شما ممکن است علاوه بر تغییر ظاهری عضله متوجه شوید که یک عضله شما از عضله دیگر قدرتمندتر است و وزنه را راحتتر جابهجا میکند.
علت این پدیده میتواند متفاوت باشد از اجرای نادرست حرکت و یا اینکه به طور کلی یک طرف از بدن نسبت به طرف دیگر غالب است و شما از آن سمت بیشتر در طی روز استفاده میکنید.
علت دیگری که سبب این عدم تقارن میشود ایجاد جراحاتی است که فرد با آن مواجه میشود. به عنوان مثال استخوان یک پای شما میشکند و در طول زمان نقاهت عضله
گاهی اوقات نیز علت این عدم رشد عضلانی متقارن به دلیل ضعف عصبی در یک طرف بدن است
میتوانید با تمرکز بیشتر حین اجرای حرکت با عضله ضعیفتر به نوعی به درمان این مشکل بپردازید. گاهی اوقات میتوانید در این موارد کمی سرعت وزنه زدن را در این ناحیه کاهش بدهید
با وجود اینکه بخش بیرونی بدن انسان هم بسیار متقارن به نظر میرسد، ولی داخل بدن داستان دیگری است. بیشتر اندامهای حیاتی شما مانند قلب، معده، طحال و پانکراس در سمت چپ و بهصورت نامتقارن تنظیم شدهاند. همچنین کیسه صفرا و بیشتر کبد در سمت راست و حتی ریههای شما نیز متفاوت هستند؛ بهطوری که ریه سمت چپ دارای 2 لپ و ریه سمت راست 3 لپ دارد.
حتی اگر بیشتر تمرکز و بزرگنمایی کنیم، میبینیم که بسیاری از ساختمانهای اصلی سلولها، اسیدهای نوکلئیک، پروتئینها و قند، بهطور ذاتی (طبیعی) نامتقارن هستند.
پروتئینها شکل نامتقارن پیچیدهای دارند و جهت حرکت سلول و اینکه تاژکها در چه جهتی بچرخند را کنترل میکنند.
این بیومولکولها ویژگی خاصی به نام «کایرالیتی» دارند و به این معنی است که مولکول و قرینه آن یکسان نیستند؛ مانند دست راست و چپ شما که مثل هم هستند، اما تلاش برای قراردادن دست راست درون در دستکش دست چپ نشان میدهد که اینطور نیست.
این نبود تقارن در سطح مولکول منعکسکننده سلولهای نامتقارن هستند؛ نامتقارنی جنین و در نهایت نامتقارنی اندامها.
یکی دیگر از عوامل موثر در عدم تعادل و تقارن عضلانی ورزشکاران در بدنسازی ،تمرکز بیش از حد بر عضلات جلوی بدن است؛درنتیجه فعالیت عضلات جلویی بدن از عضلات پشتی بسیار بیشتر است. این موضوع منجر به مشکلاتی نظیر قرار گرفتن اندامها در وضعیتهای نامناسب، گرد شدن شانهها به سمت جلو، کشش در عضلات شانه و گردن، اختلال در حرکت و ظاهر بیتناسب عضلات از زاویه روبهرو میشود. بسیاری از مشکلات بالاتنه از عدم تعادل در قدرت عضلات چرخاننده شانه نشأت میگیرند. این وضعیت میتواند باعث آسیبهای مستقیم یا آسیبهای ناشی از فعالیتهای جبرانی عضله تراپزیوس یا ذوزنقهای (کول) شود چراکه در این شیوه تمرین، عضله تراپزیوس فشار بیشتری را متحمل میشود.
—